واقعیت اش اینه که همون وقت هایی که با خودت یک قرار سفت و سخت میزاری،
چند دقیقه بعدش برای خاکمال کردنش اقدام میکنی!!
+اصولا آدم ها ذاتا، با هر گونه منعی سر جنگ دارند... حالا اگر این منع هم از طرف خودشون باشه، میشه خوددرگیری!
تیر تو روح خالق فوتبال و جام جهانیش بکنن الهی!
+چرا من قبل ازدواج به این مسئله دقت نکرده بودم آخه؟؟؟
++آغاز مصائب پرنیا و یک مااااه جام جهانی...
+++خدایا صبر جزیل!
++++تا یک ماه باید با هوو سر کنم :-((( :دی
+++++به علت پاره ای اشکالات فردا کامنت ها رو هم تایید میکنم...ببخشید!
*یکی از مهارت هایی که در شغل من باید به آن مسلح بود، کوتاه و مختصر و مفید بودن است!
آنقدر تیتر و مطلب، کوتاه و بلند کردم که ناخودآگاه در حین خواندن مطلبی در جایی دیگر هم آن را ویرایش میکنم!!! این کار برایم شیرین و راحت شده است چون عادت کرده ام و میدانم مطلب اینجور خواندنی تر هم می شود!
*هر وقت می خواهیم در مورد موضوع مشخصی با هم صحبت بکنیم، تا من شروع به صحبت میکنم، او را میبینم که کلافه و پریشان با چشمانی ملتمس من را نگاه میکند... دست آخر هم طاقت نمی آورد و جملۀ همیشگی اش را تکرار می کند: "ترو به خدا برو سر أصل مطلب، حاشیه نرو"
در زندگی زناشوئی و اجتماعی و روزمره و دوستان و رفقا و فامیل هم باید تمرین کنم...
کوتاه... مختصر... مفید!
+ خیلی وقت است که می خواهم کم حرف باشم و از برکات اش بهره مند شوم! اما کو گوش شنوا؟! اگر تجربه ای دارید بگوئید شاید به گوشم بدهکار شد...